تقدیم به ...

می دانی..؟
آدم های ِ ساده..
ساده هم عاشق می شوند..
ساده صبوری می کنند..
ساده عشق می وَرزَند..
ساده می مانند..
اما سَخت دِل می کنند..
آن وقت که دل ِ می کنند..
جان می دَهند..
سخت میشکنند..
سخت فراموش میکنند..
آدم های ِ ساده…..

یک شنبه 18 آبان 1393 16:2 |- Mohammad -|

به سلامتی دختر و پسری که …

سلامتی پسری که یه روز عاشق شد. . .

سلامتی دختری که یه روزعاشق شد. . .

سلامتی پسری که اندازه یه نگاه هم به عشقش خیانت نکرد. . .

 

سلامتی دختری که هیچی کم نذاشت. . .

سلامتی عشق پاکشون. . .

سلامتی اون همه خاطره ها و شیطنت هاو دیووونه بازی های زیر بارون

قرار گذاشتن ها خیس شدن ها از سرما به خود لرزیدن ها. . .

سلامتی دوستی که زیراب پسرو به دروغ زد. . .

سلامتی دختری که حرف دوست مثل خواهرش رو باور کرد. . .

سلامتی دختری که بی خبر خطش خاموش شد. . .

سلامتی اون قسم ها اون دوست دارمهایی که هیچوقت تحویل داده نشد. . .

سلامتی پسری که هر چی قسم خورد خواهش کرد اثری نداشت. . .

سلامتی دختری که با چشم خیس به پسر گفت ازت بدم میاد. . .

سلامتی پسری که رفت خدمت تا زود برگرده و دلشو بدست بیاره بره خواستگاری. . .

سلامتی ۲۱ ماه پست دادن ها و لحظه شماری ها دور بودن ها. . .

سلامتی روزی که پسر دعوت شدبه جشن عقد عشقش. . .

سلامتی اون شب. . .

سلامتی اون دوستایی که بخاطر حال پسر بغض داشتن

اما پسر خندیدتا جشن خراب نشه. . .

سلامتی اون خنده ی زوری. . .

سلامتی عروسی که ماه شده بود. . .

سلامتی عاقدی که اومد. . .

سلامتی شناسنامه ها. . .

سلامتی بغض پسر. . .    سلامتی بار اول. . .

سلامتی بغض پسر. . .    سلامتی بار دوم. . .

سلامتی بغض پسر. . .   سلامتی بارآخر. . .

سلامتی پلاک زنجیری که پسر واسه زیر لفظی روز عقدش گرفت تو جیبش موند. . .

سلامتی زیر لفظی که یکی دیگه داد. . .

سلامتی پسری که هنوز امید داشت که به عشقش میرسه. . .

سلامتی اجازه بزرگترها. . .

سلامتی بله. . .

سلامتی بغض پسر. . .سلامتی چشم خیس دوستان. . .

سلامتی اون حلقه  که جایگزین حلقه پسر شد. . .

سلامتی ماشین عروس. . .

سلامتی سستی زانو. . .سلامتی سیاهی چشم. . .

سلامتی اون شب. . .

سلامتی پاکت سیگار و نخهایی که با نخ قبلی روشن شد. . .

سلامتی فرداش. . .

سلامتی مهمونی که دختر گرفت. . .

سلامتی دوستایی که جمع شدن. . .

سلامتی شب و روزایی که سخت گذشت. . .

سلامتی دوستی که به دختر گفت اون حرفو به دروغ گفت از رو حسادت. . .

سلامتی دختری که با تمام وجود گریه کرد. . .

سلامتی تیغی که تیز بود. . .سلامتی رگ دست. . .

سلامتی دختری که خودکشی کرد. . .

سلامتی لحظه ای که به پسر خبر دادن . . .

سلامتی ملاقات تو بیمارستان. . .

سلامتی اون ۵ و ۶ دقیقه ی تنها با دختر. . .

سلامتی اون چشمای نیمه باز خیس. . .

سلامتی شرم دختر. . .سلامتی صبر پسر. . .

سلامتی قسمهایی که پسر به دختر داد تا فراموش کنه که زندگیش خراب نشه. . .

سلامتی قسم جون پسر. . .

سلامتی قبول کردن دختر. . .

سلامتی لحظه خداحافظی. . .

سلامتی چشمای خیس. . .سلامتی یه عمر تنهایی. . .

سلامتی حرفایی که نمیشد گفت ولی یه متن شد. . .

سلامتی خنده هایی کودکی که توی راه بود. . .

سلامتی دختری که مادر شد. . .

سلامتی پسری که حسرت پدر بودن تا ابد به دلش موند. . .

سلامتی هق هق هایی که پست شد تا دلی آروم شه. . .

سلامتی امشب. . .

سلامتی همه ی عاشقایی که هر گز به عشقشون نرسیدن

واز دور نگران یکی یه دونه شون بودن و با بغض با سکوتشون گفتن آهای غریبه

این که دستش توی دستای تویه همه دنیای منه

خیلی مراقبش باش. . .

شنبه 17 آبان 1393 14:41 |- Mohammad -|

ایـن روزهــا....
دروغ گفتــــن را خــــــوب یـاد گرفتــــــــــه ام
حــال مـ ــن خــــــــوب است
خــوبِ خــوب
فقـط زیــــاد تا قسمتــی هــــوای دلــ ــم طوفــــانی
همــراه با غبـــارهـای خستگـــــــــــــی ست
و فکـر مـی کنـــم
ایـن روزهـــا...
خــدا هـم از حـــرف هـای تکـــ ــراری مــ ــن خستـــه است
چـه حــس مشتـرکـــی داریــم مــ ــن و خـــدا
او...
از حــرف هـای تکـــ ـــراری مــن خستـــه است
و مـــن...
از تکـــ ــرار غـــــم انگیــز روزهــــایم...

سه شنبه 13 آبان 1393 14:41 |- Mohammad -|

از این تکرارساعتها

ازاین بیهوده بودن ها

ازاین بی تاب ماندنها

از این تردیدها

نیرنگها

شکها

خیانتها

از این رنگین کمان سرد آدمها

از این مرگ باورها و رویاها

پریشانم

دلم پرواز میخواهد

سه شنبه 13 آبان 1393 14:20 |- Mohammad -|

من وتو وقتی ڪنار هـم هستیم

 

قـشـنـگ ترین تـرڪیـب دنـیـاییم....

سه شنبه 13 آبان 1393 14:16 |- Mohammad -|

اون فکر کرد همه مث منن.. . رفت سراغ بقیه ......

 

 

✔ منم فکر کردم همه مث اونن خط کشیدم دور همه.....✘

سه شنبه 13 آبان 1393 14:0 |- Mohammad -|

خیانت...

 

حرفش را ساده گفت: من لایق تو نیستم

اما نمیدانم خواست لیاقت را به من یاد اوری کند

یا خیانت خودش را توجیح؟؟

جمعه 9 آبان 1393 12:44 |- Mohammad -|

نمی دانم آخر این دلتنگی ها به کجا خواهد رسید…

دنیا پــــــُر شده از قاصدکهایی که

راهشان را گم می کنند!!

نـــــــه میتوانی خبری دهی …

و نــــــــه خبری بگیری !

 

پنج شنبه 8 آبان 1393 18:33 |- Mohammad -|

خوبم …

باور کنید …؛

اشک ها را ریخته ام …

غصه ها را خورده ام …؛

نبودن ها را شمرده ام …؛

این روزها که می گذرد …

خالی ام …؛

خالی ام از خشم، دلتنگی، نفرت …؛

و حتی از عشق …!

خالی ام از احساس …

دو شنبه 5 آبان 1393 15:30 |- Mohammad -|

تو چه دانی که پس هر نگه ساده ی من …

چه جنونی …

چه نیازی …

چه غمی است …

یا نگاه تو ،که پر از عصمت راز …

بر من افتد چه عذاب و ستمی است …

دردم این نیست …

ولی …

دردم این است که من بی تو دگر …

از جهان دورم و بی خویشتنم …

تا جنون فاصله ای نیست از اینجا که منم …

دو شنبه 5 آبان 1393 15:25 |- Mohammad -|

از دور…

تورا دوست دارم

بی هیچ عطری…

آغوشی…

لمسی…

و یا حتی بوسه ای.

تنها دوستت دارم. از دور…

دو شنبه 5 آبان 1393 15:17 |- Mohammad -|

hischat